جدول جو
جدول جو

معنی سرخ دوا - جستجوی لغت در جدول جو

سرخ دوا
دواگلی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرخ دار
تصویر سرخ دار
درختی پرشاخ و برگ، مخروطی با برگ های باریک و دراز، همیشه سبز، چوب سرخ رنگ و بلندی پانزده متر که پوست، برگ و دانۀ آن سمی است و چوبش در صنعت به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرخ دوار
تصویر چرخ دوار
کنایه از آسمان، طاس آبگون، چرخ روان، چرخ چنبری، سقف لاجورد، پردۀ نیلگون، چرخ گردان، طارم فیروزه، طاق طارم، گنبد لاجوردی، چرخ بلند، طاس نگون، چتر مینا، چرخ گردان، قلزم نگون، کلّۀ نیلوفری، چتر کحلی، قبّه خضرا، چرخ کبود، طاق مقرنس، چرخ خضرا، چرخ کبود، کلّۀ خضرا، طارم اطلس، چرخ دوّار، سقف مینا، طاق کحلی، طارم نیلگون، چرخ روان، چرخ چنبری، چرخ اخضر، چرخ آبنوس، چرخ مقوّس، چتر آبگون، دریای اخضر، چرخ مینا، چرخ آبنوس، چرخ بلند، چرخ مینا، طاق مینا، خرگاه مینا، چرخ نیلوفری، چرخ اخضر، چادر لاجوردی، خرگاه سبز، رواق زبرجد، چرخ دولابی، چرخ مقوّس، طاق فیروزه، چرخ نیلوفری، خرگاه گردان، رواق چرخ، طاق خضرا، رواق فلک، طاق ازرق، گنبد کبود، رواق نیلگون، چرخ دولابی، تشت غربالی، طاق نیلوفری، طاق لاجوردی، گنبد طارونی، چرخ خضرا، طارم اخضر، طاس افلاک، رواق کبود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
کسی که چهرۀ گلگون دارد، مقابل زردرو، کنایه از شاد، خوشحال، خوشدل، پیروز، کنایه از شرمنده و شرمسار
فرهنگ فارسی عمید
(چَ خِ دَوْ وا)
آسمان. (ناظم الاطباء). کنایه از آسمان و فلک. چرخ. چرخ گردنده. چرخ گردان:
بدل از مکر و از حسد دورند
حاصل دهر و چرخ دوارند.
ناصرخسرو.
رجوع به چرخ دولابی شود.
، بخت ناپایدار. (ناظم الاطباء). کنایه از بخت و اقبال، که بی ثبات و ناپایدار است
لغت نامه دهخدا
(سُ کَ)
نام دهی است از دهات استرابادرستاق مازندران. (از ترجمه سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 170 و 76)
لغت نامه دهخدا
(سُ سَ)
سوار قرمزپوش. سواری که لباس او سرخ باشد، کنایه از جگر است و آن ازجمله آلات اندرونی انسان و حیوانات دیگر باشد و بعربی کبد خوانند. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). مرحوم وحید در حاشیۀ مخزن الاسرار سرخ سوار را قلب صنوبری حیوانی و لعل قبا را جگر معنی کرده است:
سرخ سواری به ادب پیش او
لعل قبایی ظفراندیش او.
نظامی (مخزن الاسرار چ 3 ص 51)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
سرخ رو. که چهرۀ او سرخ باشد:
یعنی ز صبح صادق انعام شمس دین
از شرم سرخ روی شفق وار میروم.
خاقانی.
در بوستانسرای تو بعد از تو کی بود
خندان انار و تازه به وسرخ روی سیب.
سعدی.
مرد را شرم سرخ روی کند
خلق را خوب خلق و خوی کند.
اوحدی.
هرکس از اهل آبه که اورا بینی سرخ روی و ازرق چشم. (تاریخ قم ص 81).
، سرفراز. مباهی. خرسند. خوشحال. خرم. فخرکننده. نازان:
خان را به خانه بازفرستاد سرخ روی
با خلعت و نوازش و با ایمنی بجان.
فرخی.
زیرا که سرخ روی برون آمد
هرکو به پیش حاکم تنها شد.
ناصرخسرو.
و من بنده بدان مسرور و سرخ روی گشتم. (کلیله و دمنه).
گر نگوید بدل مرادش هست
که سوی خانه سرخ روی رود.
سوزنی.
بهمه حال اسیری که ز بندی برهد
سرخ روتر ز امیری که گرفتار آید.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از چرخ دوار
تصویر چرخ دوار
آسمان، سپهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرخ سوار
تصویر سرخ سوار
جگر کبد
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره مخروطیان جزو رده بازدانگان که برگهای سوزنی شکل و طویل دارد و میوه اش مخروطی و از میوه کاج کوچکتر است. این گیاه در نقاط معتدل آسیا از جمله ایران میروید چوب این درخت قرمز و نسبتا محکم است و چون به خوبی صیقل میشود از آن در صنعت استفاده میکنند سیر دار زرنب رجل الجراد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
Flushed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
rougeoyant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از توابع دهستان بیشه ی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
از بیماری های گوسفند
فرهنگ گویش مازندرانی
صورت گل انداخته
فرهنگ گویش مازندرانی
بیماری بوته ی پنبه که برگ های آن قرمز رنگ شده و گیاه از ریشه
فرهنگ گویش مازندرانی
گیلار نام پرنده ای استنوعی مرغابی که به خاطر کاکل سرخ فامش
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
kızarmış
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
顔が赤い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
סמוק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
얼굴이 빨개진
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
memerah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
लालिमा युक्त
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
blozend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
ruborizado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قرمز شدن، قرمز بودن
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
arrossato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
corado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
红润的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
zaczerwieniony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
почервонілий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
gerötet
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
раскрасневшийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرخ رو
تصویر سرخ رو
nyekundu
دیکشنری فارسی به سواحیلی